هدف اصلی فاز 1 یافتن آنچه کودکان قبلاً در مورد موضوع توت فرنگی در زمستان می دانستند به منظور ارتباط با دانش قبلی کودکان و ایجاد سؤالاتی برای تحقیقات بیشتر بود.
از آنجایی که این پروژه هم برای معلم و هم برای بچهها اولین بود، شارلین همچنین میخواست تجربیات مشترک مقدماتی و فرصتهایی را برای تمرین مهارتها مانند نقاشی مشاهدهای، مصاحبه، و جمعآوری دادهها در آمادگی برای کار میدانی در اختیار بچهها قرار دهد.
این فرآیندها، که در کار پروژه دخالت دارند، به خوبی با استانداردهای علمی دولتی مطابقت دارند. به عنوان مثال، یک “ایده بزرگ” در زمینه ماهیت و عمل علم این بود که دانش آموزان درک کنند.
هارلین برخی از تجربیات مشترک را برای بچه ها فراهم کرد تا جرقه بحث برانگیزد. صحبت اولیه بچه ها بر فهرست کردن چیزهایی بود که می توانید درست کنید.
خوردن معجون توت فرنگی بخش بزرگی از جشنواره سالانه توت فرنگی بود. به استثنای یک کودک که اظهار داشت: «وقتی هوا سرد میشود.
توتفرنگیها را منجمد میکنند تا توتفرنگیها نمیرند»، شارلین با تعجب متوجه شد که بحث کمی در مورد اینکه توت فرنگیها از کجا آمدهاند و چگونه رشد کردهاند، وجود دارد.
او از این موضوع استنباط کرد که رفتن به «پشت صحنه» برای دیدن روند رشد و برداشت توت فرنگی می تواند منطقه ای باشد که ارزش بررسی بیشتر را دارد.
شارلین برای افزایش پیچیدگی مکالمه با کودکان، فرصت هایی را برای کودکان فراهم کرد تا اشیا واقعی را مشاهده کنند. به عنوان مثال، او یک گیاه توت فرنگی را به مدرسه آورد و آن را در ایستگاه مشاهده علوم قرار داد.
این گیاه مشاهدات و شگفتی هایی را برانگیخت که در نمودار مشاهدات – شگفتی – یادگیری ثبت شده بودند. در طول این مکالمات اولیه، شارلین خاطرنشان کرد که بچههای کلاس او در طرح سؤالات ماهرانه بودند.